بگواشک چشم ازمن چه دیدی
که راه اشک را هم بروی من بریدی
خودت بودی شبم روزم عزیزم
دریغاازشب وروزم که ان را هم ندیدی
هوس کردی شبی تنهام بذاری
بری تو یک شبی و حال من آنشب نبینی
هوس کردن بسی زیباست دلبر
ولی دانی که چند شب میشود من را ندیدی
کجارفتی چرا رفتی توان شب
که پای رفتنت بودومراهرگز ندیدی
توای سروچمن یارم تو دانم
خدا جانی دهد تایک شبی حالم ببینی
نظرات شما عزیزان: